با سلام
مجمع فرهنگی رهپویان علوی شهرسریش آباد(استان کردستان) از سال 1382فعالیت های فرهنگی ومذهبی خود را در قالب برگزاری مراسمات ولادات وشهادت ائمه اطهار علیهم السلام ، برپایی ایستگاه های صلواتی در سطح شهر ودیگرفعالیتها شروع نمود. بحول و قوه الهی تا امروز توانسته رسالت خود را بنحو احسنت در شهر سریش اباد به انجام برساند.ودر ادامه امیدوار است با عنایت اهل بیت ودعای شما مریدان ائمه اطهار علیهم السلام تا جایی که توان دارد با افتخار در خدمت خادمین اهلبیت خدمتگزاری نماید.
انشاءالله که مورد رضای حضرت حق قرار بگیرد.التماس دعا
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه .
امام جعفر صادق (ع) : هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 189
حدیث دوم :
ان المسلمين يلتقيان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان كه به هم برخورد مي كند آن كه ديگري را بيشتر دوست دارد بهتر است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 193
حدیث سوم :
جعل الخير كله في بيت و جعل مفتاحه الزهد في الدنيا .
امام جعفر صادق (ع) : همه خير در خانه اي نهاده شده و كليدش را زهد و بي رغبتي به دنيا قرار داده اند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 194
حدیث چهارم:
اذا أراد الله بعبد خيرا زهده في الدنيا و فقهه في الدين و بصره عيوبها و من أوتيهن فقد أوتي خير الدنيا و الاخرة .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي را خواهد او را نسبت به دنيا بي رغبت و نسبت به دين دانشمند كند و به دنيا بينايش سازد و به هر كه اين خصلتها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 196
حدیث پنجم:
خف الله كأنك تراه و إن كنت لا تراه فإنه يراك .
امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس كه گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 110
حدیث ششم :
كان أميرالمؤمنين صلوات الله عليه يقول : أفضل العبادة العفاف .
امام جعفر صادق (ع) : اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود : بهترين عبادت عفت است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 125
حدیث هفتم :
قال رسول الله : من ترك معصية لله مخافة الله تبارك و تعالي أرضاه الله يوم القيامة .
امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرمود : هر كه گناهي را براي خدا و ترس از او ترك كند خدا او را در روز قيامت خشنود گرداند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 128
حدیث هشتم :
قال الله تبارك و تعالي : ما تحبب إلي عبدي بأحب مما افترضت عليه .
امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چيزي محبوبتر از انجام واجبات به من دوستي نكند .
الف :شیطان پرستان قدیم ( یزیدیان) عقائدشان مشتمل بر 4مذهب است. ( زرتشت - یهود-مسیحیت –اسلام)
ب:شیطان پرستان جدید : 1- معمولا اعضای ای فرقه ها: دلبسته تر ؛ پای بندتر؛ متعصب تر، از کسانی هستند که به ادیان رسمی معتقدند. 2- عضویت در این گروه ها در جامعه ؛ غیر مآنوس و غیر طبیعی است. 3- وجود رهبر مورد پذیرش وغیرمعتقد به دین سنتی که تمام جوانب زندگی مریدان اعم از غذا؛ مسکن ؛ همسر؛ لباس وحتی حق حیات را تعیین می کند . 4- ادعا دارند که دسترسی به حقیقت بهتر وبیشتر ازادیان گذشته دارند. 5- تفاوت روشن بین ما(مسلمانان) و شیطان پرستان این است که آنان خودشان را خوب و الهی می دانند و مارا به طور هماهنگ بد وشیطانی میدانند. 6- مدعی هستند که راهی سریع ومرحله بندی شده و قابل اجرا برای رسیدن به حقیقت دارند.
عوامل جذب به این فرقه ها:
دانستنی های شیطان پرستی:
الف :شیطان پرستان قدیم ( یزیدیان) عقائدشان مشتمل بر 4مذهب است. ( زرتشت - یهود-مسیحیت –اسلام)
ب:شیطان پرستان جدید : 1- معمولا اعضای ای فرقه ها: دلبسته تر ؛ پای بندتر؛ متعصب تر، از کسانی هستند که به ادیان رسمی معتقدند. 2- عضویت در این گروه ها در جامعه ؛ غیر مآنوس و غیر طبیعی است. 3- وجود رهبر مورد پذیرش وغیرمعتقد به دین سنتی که تمام جوانب زندگی مریدان اعم از غذا؛ مسکن ؛ همسر؛ لباس وحتی حق حیات را تعیین می کند . 4- ادعا دارند که دسترسی به حقیقت بهتر وبیشتر ازادیان گذشته دارند. 5- تفاوت روشن بین ما(مسلمانان) و شیطان پرستان این است که آنان خودشان را خوب و الهی می دانند و مارا به طور هماهنگ بد وشیطانی میدانند. 6- مدعی هستند که راهی سریع ومرحله بندی شده و قابل اجرا برای رسیدن به حقیقت دارند.
عوامل جذب به این فرقه ها: برخی از جوانان وافراد دیگر به علل مختلف مانند: الف: مشکلات خانوادگی . ب: کمبود محبت پ:عدم اطلاع کافی از آموزه های اصیل دین اسلام ت:نارسایی ها واسیب های اجتماعی وفرهنگی ث:مشکلات سیاسی به آیین های جدید گرایش پیدا میکنند.
6- نشریاتی که بطور مخفی و بی سر و صدا فعالیت و تبلیغ میکنندمانند: الف:راجینش یا اوشو . ب: ساتیا سای بابا . پ:خوزه سیلوا . ت:پپائولو کوئیلو. ث:رام الله . ج:مِهِربابا. چ: اِکِنکار
7- گسترش کلاس های خصوصی ونیمه خصوصی برای تحول معنوی وشستشوی مغزی با موضوعاتی جذاب مانند: الف: ارامش ب: روحیه شاد ت: ارتباط موثر ث:موفقیت شغلی ج:موفقیت مال و اجتماعی چ: انرژی درمانی ح:مدیتیشِن خ:یوگا د:تمرکز و مراقبه ذ:تسلط برخویشتن در 10 روز ر:مراقبه در 20 جلسه .
جالب این است که اساتید در این کلاس ها به ابتدایی ترین دستورهای دینی و اخلاقی عامل نیستند ولی شاگردان انان سخنان استاد را مثل وحی منزل می پذیرند.
ضررهای فرقه گرایی و شیطان پرستی : 1- تعدد و تکثر ادیان جدید وافزایش پیروان آن ها موجب کاهش اعضاء و تضعیف جبهه دین حق میشود. 2- ضرررساندن به امنیت جامعه 3- ضرررساندن به امنیت اقتصاد 4- ضرررساندن به امنیت فرهنگی 5- ضرررساندن به امنیت اخلاقی 6- توسعه فحشاء و اعتیاد . 7- ضرررساندن به امنیت اعتقادی و مذهبی 8- افزایش خودکشی. 9- افزایش خشونت وتقابل گروه ها. 10- ترور و آدم کشی . 11- خودکشی های دستجمعی 12- کاهش امنیت واستحکام خانواده ها 13- جداسازی جوانان از خانواده هاشون . 14- ایجاد جنگ و جدال و رودرویی جوانان با والدین خود. 15- بی میلی به ازدواج رسمی و تشکیل خانوادگی 16- ایجاد میل برای ازدواج با فرقه های شیطان پرستی. 17- ضررهای جسمی وروحی به افراد از راه ترویج زهد افراطی و شستشوی مغزی . 18- رژیم های غذایی خاص .ومن دراوردی 19- استفاده از الکل و ترویج شاربخواری 20- استفاده از قرص های اکستازی و نیروزا و روانگردان . 21- تغییرظواهر ورفتارهای افراد. 22- استفاده از ابزارها ولباس ها ومدل هایی که توسط از این گروهها به صورت نماد و سبک ارائه میشود.
بامطالعه و بررسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علیه السلام در می یابیم هر زمان که خطری اساس دین اسلام را تهدید می کرد، تنها وجودی که در نهایت دلیری در برابر هجوم و تهدیدها به پا می خاست، امیرمؤمنان علی علیه السلام بود. در خطبه ای از آن حضرت در نهج البلاغه آمده است: «آن گاه که همه از ترس سُست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند، من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت که همه باز ایستادند، من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار، صدایم از همه آهسته تر بود، امادر عمل، برتر و پیشتاز بودم. زمام امور را به دست گرفتم و جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضیلت ها را بردم، همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد و توفان ها آن را از جای برنمی کند، کسی نتوانست عیبی در من بیابد، و سخن چینی جای عیبجویی در من نمی یافت. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم، و نیرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او بازستانم».
پذیرش رهبری
یکی از وظایف اساسی عالمان دینی جامعه، قیام بر ضد ستمگران وحمایت از ستمدیدگان است؛ چرا که سکوت آنان، راه را برای ظلم وچپاول مستکبران هموار خواهد نمود. البته در این میان مردم هم نباید ساکت بنشینند و دست از حمایت اندیشمندان بردارند که اگر این طور شود، تلاش عالمان و فریاد آنان به جایی نخواهد رسید. در سخنانی از امیرمؤمنان علیه السلام ، علت قبول رهبری مسلمانان چنین آمده است: «سوگند به خدایی که دانه را شکافت وجان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود و یاران، حجت را بر من تمام نمی کردند، و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگیِ ستمگران، و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می ساختم. آن گاه می دیدید که دنیای شما نزد من، از آب بینی بزغاله ای بی ارزش تر است».
عدالت در حکومت امیرمؤمنان علیه السلام
برقراری عدالت اجتماعی، بزرگ ترین شعار حکومت امیرمؤمنان بود که هرگز برای لحظه ای از آن چشم نپوشید. در تاریخ آمده که به امام گفتند: مردم به دنیا دل بسته اند. معاویه با هدایا و پول های فراوان آن ها را جذب می کند، شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار تا به تو گرایش پیدا کنند. امیرمؤمنان علیه السلام در پاسخ آن ها فرمود: «آیا به من می گویید برای پیروزی خود، از ستم درباره امت اسلامی که بر آن ها ولایت دارم، استفاده کنم؟ به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است وستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد. اگر این اموال از خودم بود، به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم، تاچه رسد به اموال خدا. آگاه باشید! بخشیدن مال به آن ها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است. ممکن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد، اما در آخرت پست خواهد کرد، شاید در میان مردم گرامی اش بدارند، اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل خواهد بود».
شیوه زندگی امیرمؤمنان علیه السلام
امیرمؤمنان علی علیه السلام در نامه ای که به یکی از فرمانداران خویش به نام «عُثمان بن حُنَیف» نوشتند: «من اگر می خواستم، می توانستم از عسل پاک، مغز گندم و بافته های ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وادارد که غذاهای لذیذ برگزینم، در حالی که در «حجاز» یا «یَمامَه» کسی باشد که به قرص نانی نرسد یا هرگز شکمی سیر نخورد، یا من سیربخوابم و اطرافم شکم هایی که از گرسنگی به پُشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد.... آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرمؤمنان خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم، و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟ آفریده نشده ام که غذاهای لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پرواری که تمام همت او علف است و از آینده خود خبر ندارد. آیا مرا بیهوده آفریده اند؟!»
شجاعت علی علیه السلام
شجاعت برخاسته از ایمان امیرمؤمنان علی علیه السلام چنان بود که شجاعان و پهلوانان سپاه دشمن با شنیدن نام «علی» لرزه بر اندامشان می افتاد. در خطبه ای از خود آن حضرت آمده است: «به خدا سوگند اگر تنها با دشمنان روبه رو شوم، در حالی که آنان تمام روی زمین را پر کرده باشند، نه باکی دارم و نه می هراسم. من به گمراهی آنان وهدایت خود که بر آن استوارم، آگاهم، و از طرف پروردگارم به یقین رسیده ام. همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق و به پاداش او امیدوارم. لیکن ازاین اندوهناکم که بیخردان و تبهکاران این امت، حکومت را به دست گیرند، آن گاه مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان او را به بردگی کشند، با نیکوکاران در جنگ و با فاسقان همراه باشند».
علی علیه السلام و پرهیز از ستم
در حکومت حضرت علی علیه السلام اثری از تبعیض و ستم به چشم نمی خورد. به همین دلیل، برخی از سرشناسانی که ابتدا در صف یاران آن حضرت بودند، به صف دشمنان امام پیوستند. امیرمؤمنان در سخنانی درباره این مسئله می فرماید: «سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سَعدان به سر ببرم، یا با غُل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش رادر روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم، و چیزی ازاموال عمومی را غصب کرده باشم. چگونه بر کسی برای نفس خویش ستم کنم، در حالی که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می رود و زمانی طولانی در خاک اقامت می کند؟!». ایشان در جای دیگری می فرماید: «به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آن چه در زیر آسمان هاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم و پوست جُوی را از مورچه ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد».
هر پیروی را امامی است
امیرمؤمنان علی علیه السلام هنگامی که آگاه شد یکی از فرماندارانش به نام «عُثمان بن حُنیف» به مهمانی یکی از سرمایه داران بصره رفته، در نامه ای ضمن نکوهش او چنین نوشتند: «آگاه باش! هر پیروی را امامی است که از او پیروی می کند و از نور دانشش روشنی می گیرد. آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است. بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید، اما با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا یاری دهید. پس سوگند به خدا! من ازدنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته و از غنیمت های آن چیزی ذخیره نکرده ام. بر دو جامه کهنه ام جامه ای نیفزودم و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیای شما در چشم من، از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است».
علی علیه السلام و مبارزه با امتیازخواهی
با مطالعه سیره حکومتی حضرت علی علیه السلام درمی یابیم که وقتی صحبت از اموال بود، دیگر دوست و آشنا برای حضرت مهم نبود و علی علیه السلام برای هیچ کس برتری در نظر نمی گرفت. در سخنانی که از خود آن حضرت نقل شده، چنین می خوانیم: «به خدا سوگند برادرم عقیل را دیدم که به شدت تهی دست شده و از من درخواست داشت تا یک مَنْ از گندم های بیت المال را به او ببخشم. کودکانش رادیدم که از گرسنگی گویا موهاشان با نیل رنگ شده بود. پی در پی مرا می دید و درخواست خود را تکرار می کرد. چون به گفته های او گوش دادم، پنداشت به دلخواه او رفتار می کنم و از راه و رسم عادلانه خود دست برمی دارم. روزی آهنی را در آتش گداخته، به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم. پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم: ای عقیل! گریه کنندگان بر تو بگریند. از حرارت آهنی می نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است، اما مرا به آتش دوزخی می خوانی که خدای جبارش با خشم خود آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش ننالم؟».
غیبت حضرت مهدی (عج)
مسئله مهدویت، یکی از مسایل اساسی دین اسلام است که امامان معصوم از همان سال های نخست، یکی پس از دیگری درباره این مسأله آگاهی های لازم را به مسلمانان می دادند تا شرایط را برای غیبت امام عصر(عج) فراهم سازند. از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد. حضرت مهدی (عج) سال های طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد، چنان که اثر شناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل می خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایی می گیرد، در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین می افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند».
ویژگی های عصر ظهور
عصر حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) که عصر عدالت، علم، معرفت، فاه و امنیت است، نهایت آرزوی مستضعفان و مظلومان دنیاست و در این جهانِ سراسر ظلم، چراغ امید را در دل های آنان روشن نگه داشته است. امیرمؤمنان در سخنانی راجع به حکومت حضرت مهدی (عج) می فرماید: «او هنگامی که مردم، هدایت را تابع هوس های خویش قرار می دهند، خواسته ها را تابع هدایت وحی می کند، در حالی که به نام تفسیر، نظریه های گوناگون خود را بر قرآن تحمیل می کنند، نظریه ها واندیشه ها را تابع قرآن می سازد.... زمامداری حاکمیت می یابد که غیر از خاندان حکومت های امروزی است. کارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد. زمین میوه های دل خود و معادن طلا و نقره را برای او بیرون می ریزد و کلیدهایش را به او می سپارد. او روش عادلانه در حکومت حق رابه شما می نمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله را که تا آن روز متروک مانده اند، زنده می کند».
اهل بیت علیهم السلام که بنا بر حدیث ثقلین، پیوندی ناگسستنی با قرآن دارند، مفسّران واقعی این کتاب آسمانی به شمار می آیند؛ چرا که آن ها خزانه داران علوم و معارف وحی الهی اند و خداوند باری تعالی از گنجینه های علم خویش به ایشان بخشیده تا پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، هدایت و ارشاد امت را تا روز قیامت به دست گیرند. در سخنانی از امیرمؤمنان علی علیه السلام در این باره آمده است: «مردم! ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله چونان پیراهن تن او، و یاران راستین او، و خزانه داران علوم و معارف وحی و دَرهای ورود به آن معارف می باشیم. هیچ کس جز از دَر به خانه ها وارد نخواهد شد و هر کس از غیر دَر وارد شود، دزد نامیده می شود. مردم! درباره اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله آیات کریمه قرآن نازل شد. آنان گنجینه های علوم خداوند رحمان اند؛ اگر سخن گویند، راست گویند، و اگر سکوت کنند، بر آنان پیشی نجویند».
ستون های استوار اسلام
اهل بیت در گفتار و رفتار پیرو حقیقی قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله هستند و هرگز از مسیر حق خارج نمی شوند. آنان بهترین الگو برای مسلمانان اند و با مطالعه سخنان و سیره شان، با شیوه زندگی سعادتمندانه آشنا می شویم. در خطبه ای از امیرمؤمنان علیه السلام آمده است: «خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله مایه حیات دانش و نابودی جهل اند. بردباری شان شما را از دانش آن ها خبر می دهد و ظاهرشان از صفای باطن و سکوتشان از حکمت های گفتارشان با خبر می سازد. هرگز با حق مخالفت نمی کنند و در آن اختلاف ندارند. آنان ستون های استوار اسلام و پناهگاه مردم هستند. حق به وسیله آن ها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود، و زبان باطل از ریشه کنده شد. اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله دین را چنان که سزاوار بود، دانستند و آموختندو بدان عمل کردند، نه آن که شنیدند و نقل کردند؛ زیرا راویان دانش بسیار، اما حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندک اند».
رسول خدا صلی الله علیه و آله و تعیین جانشین
یکی از ضروری ترین مباحث دین اسلام، بحث امامت است؛ چرا که امامت، همان ادامه مسیرنبوت است و اگر امامت نبود، تلاش و کوشش شبانه روزی پیامبر در مدت 23 سال رسالت از بین می رفت. بدون وجود امام، مردم جامعه پس از پیامبر صلی الله علیه و آله مرجعی برای تفسیر آیات قرآن و سنت پیامبر و نیز پاسخگویی در مسایل جدید نخواهند داشت. در سخنانی از امیرمؤمنان علیه السلام دراین باره آمده است: «رسول گرامی اسلام، در میان شما مردم، جانشینانی برگزید چنان که تمام پیامبران گذشته برای امت های خود برگزیدند؛ زیرا آن ها هرگز انسان ها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفی راهی روشن و نشانه های استوار از میان مردم نرفتند».
نگهبان دین خد
بررسی تاریخ اسلام، نقش سازنده ونجات بخش اهل بیت علیهم السلام را در جامعه اسلامی روشن می سازد؛ چرا که آنان با برخورداری از علوم و معارف الهی، همواره از کتاب و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله حافظت و نگهبانی می کردند و جلو انحراف ها و بدعت ها را می گرفتند. در بخشی از سخنان امیرمؤمنان علیه السلام چنین آمده است: «عترت پیامبر صلی الله علیه و آله جایگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مخزن علم خدا و مرجع احکام اسلامی، و نگهبان کتاب های آسمانی و کوه های همیشه استوار دین خدایند. خدا به وسیله اهل بیت، پشت خمیده دین را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از میان برداشت.... نمی توان کسی را با خاندان رسالت مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند، با آنان برابرنخواهند بود. عترت پیامبر اساس دین و ستون های استوار یقین هستند. شتاب کننده، بایدبه آنان بازگردد و عقب مانده باید به آنان بپوندد؛ زیرا ولایت ویژه آن هاست و وصیت پیامبر در مورد خلافت مسلمین و میراث رسالت، به آن ها تعلق دارد».
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است. امام حسین(ع)
ناتوان ترين مردم کسی است که از دعا کردن واماند و بخيل ترين مردم کسی است که از سلام کردن واماند. امام حسین(ع)
چه دارد آن كس كه تو را ندارد؟ و چه ندارد آن كه تو را دارد؟ آن كس كه به جای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلما زیان كرده است . امام حسین(ع)
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد، امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد. امام حسین(ع)
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد. امام حسین(ع)
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند. امام حسین(ع)
چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد. امام حسین(ع)
نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید. امام حسین(ع)
برحذر باشید از ستم کردن بر كسي كه جز خدا كسي را ندارد. امام حسین(ع)
قومي خدا را به اميد پاداش نيايش ميكنند. اين عبادت بازرگانان است. گروهي از روي ترس، بندگي ميكنند. اين نوع بندگي مخصوص بردگان است. مردمي خدا را از باب سپاس نعمتهاي او ستايش ميكنند. اين روش آزادگان است. امام حسین(ع)
بهترين ثروت آن است كه انسان به وسيلة آن آبروي خود را حفظ نمايد.امام حسین(ع)
اگر حوادث سه گانه فقر، بيماري و مرگ وجود نداشت، انسان در برابر هيچ چيز سر فرود نميآورد. امام حسین(ع)
به یاد آور مردن پدران و فرزندانت را، كجا بودند و اكنون رهسپار چه جایی شده اند؟ می بینم كه تو نیز به همین زودی به آنان خواهی پیوست و باعث عبرت دیگران خواهی گشت . امام حسین(ع)
چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاويد و زندگى ذليلانه جز مرگ هميشگى نيست. امام حسین(ع)
امام علي (ع) : قرآن نوري است که خاموشي ندارد ، چراغي است که درخشندگي آن زوال نپذيرد ، دريائي است که ژرفاو عميق آن درک نشود ، و راهي است که رونده در آن گمراه نگردد ، قرآن بنائي است که ستون هاي آن خراب نشود ، شفا دهنده اي است که بيماريهاي لاعلاج را شفا بخشد ، قدرتي است که ياورش شکست نپذيرد حقي است که ياري کنندگانش مغلوب نشوند.
اگر در جامعه ای حجاب در روابط نامحرم عملی گردد، جرم و جنایت ، فساد و بی دینی، و نارضایتی های همسران از یکدیگر ،و ... کاهش چشمگیری پیدا می کند .
اما برای آنکه دستاوردهای حجاب در جامعه ای رویت شود، لازم است منظور واقعی آن اجرا گردد. زیرا منظور از حجاب، علی رغم تلقی عوامانه، نوع خاصی از پوشش نیست؛ بلکه روح حجاب است که باید در فکر و اندیشه، رفتار و گفتار، و نهایتا در پوشش افراد محجب جاری گردد. حجابی که فقط در پوشش ظاهری لحاظ گردد ولی در رفتار، گفتار و برخورد با نامحرم رعایت نشود ،فریبی بیش نیست
زنی که بدون چادر است، بسیار محجوبتر از زنی است که با لباس، حجاب خود را رعایت کرده، ولی در سخن گفتن ابایی از شوخی و جلب توجه ندارد. و آنکه ساده و بی آرایش است، اما با زبان و رفتار خود، فکر و قلب نامحرمان را مشغول خود می کند، بدحجابتر از بانوی آرایش کرده ایست که از مردان غافل است و یا توانایی کسب این محبوبیت را ندارد. بنابراین اقداماتی همچون شوخی و مزاح با نامحرم و هرگونه رفتاری که موجب تهییج و تحریک یا حتی علاقه گردد، بدحجابی محسوب می شود.
به همین جهت قرآن تنها به آیاتی که مستقیما دستور به حجاب دارند، بسنده نکرده بلکه در زمینه ها ی مختلف به ابعاد وسیع حجاب اشاره می کند تا امکان هر گونه سوءاستفاده و سوءتفاهم را منتفی نماید. با خطاب به همسران پیامبر به شیوه ی سخن گفتن اشاره کرده و می فرماید: «بگونهاى نرم و لطیف سخن نگویید تا بیماردلان در شما طمع كنند» (فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ( احزاب33))
در جایی دیگر به دختران شعیب اشاره می کند و از حیای ایشان در شیوه راه رفتن در حضور نامحرم سخن می گوید. (فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوكَ لِیَجْزِیَكَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ)
بنابر این حجاب چیزی نیست که با تحمیل پوششی تعریف شده به دست آید. لذا شاید بتوانیم، از طریق اجبار به پوشش، دفع افسد به فاسد نمائیم، اما هرگز نمی توانیم با این روش، روح حجاب را در جامعه جاری کرده و از آثار واقعی آن بهره مند شویم.
منظور از حجاب،علی رغم تلقی عوامانه، صرفا نوع خاصی از پوشش نیست؛ بلکه روح حجاب است که باید در فکر و اندیشه ، رفتار و گفتار، و نهایتا در پوشش افراد محجب جاری گردد.حجابی که فقط در پوشش ظاهری لحاظ گردد ولی در رفتار، گفتار و برخورد با نامحرم رعایت نشود ،فریبی بیش نیست .
نگاه و شوخی با نامحرم از مصادیق بی حجابی است
با مسئله حجاب نیز امروزه مانند بسیاری از مسائل شرعی دیگر برخوردهای سلیقه ای می شود. حتی عاملین و معتقدین نیز با نوعی تسامح و تساهل، حد و مرزهای شرعی حجاب را رعایت می کنند زیرا علت حساسیتهای شرع برای رعایت دقیق حدود حجاب را درک نمی کنند. در روایات آمده است که:
هر كس با نامحرم شوخى كند، براى هر كلمهاى كه در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مىكنند. (ثواب الاعمال وعقاب الاعمال -ترجمه انصارى، 567 بابى كه كیفر بسیارى از گناهان در آن گرد آورى شده است ... ) جهنم
و هر كه چشمان خود را با نگاه به زن نامحرم پر سازد، خداوند عزیز و جلیل در روز رستاخیز چشمان او را با میخهاى آتشناك پر نماید و از آتش دوزخ لبریزشان سازد. (همان)
و نیز خشم خدا بسیار سخت است بر آن زن شوهردارى كه چشم خود را از نگاه كردن به مرد بیگانه یا نامحرم پر كند، كه اگر چنین كند خداوند تمام اعمال او را تباه مىسازد، و اگر به بستر غیر شوهر خود رود بر خدا سزاوار است كه او را به آتش بسوزاند، پس از آنكه او را در قبر عذاب كرده است.(همان ،ص 565)
با نظر به این دسته از روایات لزوم پرهیز از اختلاط و گپ و گفتگوهای تفریحی در مجالس میهمانی اقوام و آشنایان روشن میشود این گفتگوهای تفریحی ریشه بسیاری از مشاجرات خانوادگی و عامل تضعیف ایمان است ، بسیاری از نارضایتی ها و افسردگی های تنش زا بین همسران، شروعشان بسته به همین اختلاطهای دوستانه و قوم وخویشی است که چون حجاب اسلامی در آن با دقت اجرا نمی شود، درد سر ساز گشته اند.
بدتر از آن، تاثیر بدحجابی در کدورت دل و دوری از خداست. چه بسیاری از اوقات که به دلیل، نگاه و شوخی با نامحرم، توفیق خواندن نماز اول وقت و یا دیگر اعمال نیکی که قبلا انجام می شده، از دست برود. بوجود آمدن حالت بی حوصلگی و بی علاقگی به عبادات، می تواند متاثر از همین بی مبالاتی ها باشد. چنانچه از ابتدای روز توجه و مراقبت داشته باشیم، به طور ناخودآگاه از نماز و انجام تکالیف شرعی لذت بیشتری خواهیم برد. به همین جهت در سفارش به ترک از نگاه می فرمایند: النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن تركها خوفا من اللَّه اعطاه ایمانا یجد حلاوته فی قلبه.(نهج الفصاحه ،ص 790)
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: نگاه كردن (به نامحرم) تیرى است مسموم و زهردار از تیرهاى شیطان، و هر كه آن را از جهت ترس از خدا ترك نماید و چشم از آنچه حرام است بپوشاند در این صورت خداوند ایمانى به وى عنایت فرماید كه حلاوت و لذت او را در قلب خود میچشد.
هر كس با نامحرم شوخى كند، براى هر كلمهاى كه در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مىكنند.
برای فهم بهتر سختگیری های اسلامی در مسئله حجاب و نگاه می توان از قوانین روانشناسی نیز کمک گرفت. قائده " تداعی معانی" یکی از دستمایه های فروید در روانکاوی، از این جمله است.
«كلمه "تداعی" كه یك اصطلاح روان شناسی است به طور معمول با واژه "معانی" به كار می رود. تداعی به معنای دعوت كردن است؛ یعنی در حافظه شخص هر مطلبی مطالب دیگر را به خاطر می آورد. آنگاه هر یك از این مفاهیم ذهنی جدید، اشیاء و مفاهیم مرتبط دیگری را به یاد می آورد و.... مثلاً «باران» «آب» را تداعی می كند. ... (حجاباندیشه قم)
بسیاری از اوقات یک صحنه بدحجابی می تواند خیالاتی را در ذهن پرورش دهد، یا یک ماجرای جنسی را در ذهن تداعی کند و بعضا با دخالت شیطان، در حریم عواطف و تخیلات شخص نیز وارد گردد که بقول فروید وقتی شخص آن را از آگاهی خود می راند در رویا با آن درگیر می شود. لذا برخی از سختگیری ها برای جلوگیری از همین تداعی هاست .
بنابر این بهترین راه برای رهایی از این دام خوشرنگ و نشان شیطان، که بسیار هم روی آن حساب کرده، همان دستوری است که قرآن ما را به آن امر کرده است. قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ »؛ به مردان مومن بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی خود را حفظ کنند. (سوره نور، آیه 30) «
وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ : به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرج (عورت) های خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه پیداست آشکار نسازند و نیز دستور بده تا اطراف سرپوش های خود را بر گریبان و سینه های خود انداخته، آن را بپوشانند و هنگام راه رفتن پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت های پنهانی شان معلوم شود(نور 31)
بدحجابی درنوجوانی
گویا به نظر می رسد سختگیری در رعایت حجاب در دوران نو جوانی ضرورتی ندارد و به قول بعضی موجب دین زدگی می شود.
اما رعایت حجاب فقط برای محکم کردن زندگی خانوادگی و ارتقاء وفاداری همسران نسبت به یکدیگر نیست بلکه بیشتر به جهت رشد و تهذیب و نمو کمالات انسانی است در دوران نوجوانی که دوران فوران عواطف انسانی و گرایش های معنوی است بی حجابی بدترین عاملی خواهد بود که تمام اندیشه و نیروهای نوجوان را صرف مسائل جنسی می کند و او را که مستعد افراط است تا جایی درگیر جلب توجه جنس مخالف و التذاذهای جنسی می کند که دچار عقب ماندگیهای جبران ناپذیری در ابعاد اخلاقی، علمی و کمالات انسانی می گرداند از طرف دیگر نیز وقتی نوجوان وارد در مرحله جوانی می گردد و از افراطهای گذشته خود رویگردان است، نسبت به ازدواج نظر خوبی ندارد و چنانچه زیر بار ازدواج هم برود همسر لوده ای خواهد بود که عدم پایبندی اش به خانواده همواره دردسرساز می گردد.